لفظی است که بز را گویند و نوازند. (فرهنگ اسدی) : زه دانا را گویند که داند گفت هیچ نادان را داننده نگوید زه سخن شیرین از زفت نیاید بر بز به پج پج بر هرگز نشود فربه. رودکی. رجوع به پچ پچ شود
لفظی است که بز را گویند و نوازند. (فرهنگ اسدی) : زه دانا را گویند که داند گفت هیچ نادان را داننده نگوید زه سخن شیرین از زفت نیاید بر بز به پج پج بر هرگز نشود فربه. رودکی. رجوع به پچ پچ شود
نوعی از قدح و پیالۀ شرابخوری، (برهان)، نوعی پیاله، صراحی بزرگ دراز که بصورت پای فیل سازند، (رشیدی)، پیلپا، گاوزر: تا بپای پیل می بر کعبۀ عقل آمده ست پیل بالا نقد جان بر پیل بان افشانده اند، خاقانی، ، حربه ای به شکل پای پیل که پیلپا نیز گویند، حربه ای است که اکثر و اغلب زنگیان دارند، (جهانگیری) (برهان)، گرزی است بصورت پای فیل، (رشیدی) : من صید آنکه کعبۀ جانهاست منظرش با من بپای پیل کند جنگ عبهرش، خاقانی، بگردن شتر اندر شراب زر بخشی بپای پیل گه خشم خصم فرسائی، مجیرالدین بیلقانی، ، صاحب مرض داءالفیل، (رشیدی)
نوعی از قدح و پیالۀ شرابخوری، (برهان)، نوعی پیاله، صراحی بزرگ دراز که بصورت پای فیل سازند، (رشیدی)، پیلپا، گاوزر: تا بپای پیل می بر کعبۀ عقل آمده ست پیل بالا نقد جان بر پیل بان افشانده اند، خاقانی، ، حربه ای به شکل پای پیل که پیلپا نیز گویند، حربه ای است که اکثر و اغلب زنگیان دارند، (جهانگیری) (برهان)، گرزی است بصورت پای فیل، (رشیدی) : من صید آنکه کعبۀ جانهاست منظرش با من بپای پیل کند جنگ عبهرش، خاقانی، بگردن شتر اندر شراب زر بخشی بپای پیل گه خشم خصم فرسائی، مجیرالدین بیلقانی، ، صاحب مرض داءالفیل، (رشیدی)